گردشگری هم مانند دیگر صنایع امروز جهان، باید نگاهی سبز و توسعه پایدار محور به جهان پیرامون داشته باشد…این انتظاری هست که جوامع از صنعت گردشگری دنیا دارند و این وظیفه، به عهده فعالان گردشگری و حتی گردشگران است. منشور جهانی اخلاقیات در گردشگری که اواخر قرن بیستم میلادی به تصویب رسید، یک برنامه عمل برای توسعه گردشگری سبز (Green Tourism) یا گردشگری پاسخگو (Responsible Tourism) اخلاق محور در جهان هست که این گزارش تلاش دارد تا مروری بر این منشور و انتظاراتش داشته باشد.
صنعت گردشگری را می توان یکی از صنایع پیش رو در دنیای امروزی دانست که نقش بسیار مهمی در توسعه پایدار و هم چنین، گسترش صلح و دوستی میان ملت ها دارد. در واقع، صنعت گردشگری و گردشگران، فرصتی برای تعمیق روابط تضعیف شده ملت های جهان با یکدیگر هست که تلاش می کند تا ارتباطات سیاست زده و بحرانی را، با شناساندن نقاط قوت و مشترکات تاریخی و فرهنگی، احیا کند. نقش احیاگری در صنعت گردشگری، موضوع راهبردی تصور می شود و این ظرفیت بستر آفرین برای توسعه روابط ملت ها، باید بیش از قبل مورد توجه برنامه ریزان و مجریان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور ها قرار بگیرد. انتظاری که از صنعت گردشگری این روزهای جهان می رود ،توجه بیش تر به مساله اخلاق و اخلاق مداری به عنوان پایه و اساس شکل گیری صنعت گردشگری می باشد. صنعت گردشگری، یک صنعت فرصت آفرین هست که می کوشد تا با میراث های معنوی و با زبان صلح و دوستی و رفاقت، ملت ها را به همدیگر نزدیک کند. در واقع، صنعت گردشگری را باید صلح آمیز ترین صنعت جهان دانست که دارایی های غیر قابل لمس را به ارزش افزوده مبدل می کند.
همان طور که در صنایع، نگاه به توسعه پایدار (SUSTANBALE DEVLOPMENT) در قالب استانداردها و بیانیه های مسئولیت اجتماعی شرکت ها (CSR) شکل می گیرد تا آسیب پذیری محیط زیست کاهش یابد، در صنعت گردشگری نیز، می بایست نگاه سبز محور به جامعه و جهان، در دستور کار فعالان این صنعت در حال گسترش قرار بگیرد. نگاه به گردشگری سبز یعنی آن که گردشگران و فعالان صنعت گردشگری، رفتار مخل آسایش و آرامش جامعه نداشته باشند. یعنی این که گردشگران، محیط زیست شهر یا کشوری که در حال بازدید هستند را آلوده نکنند. بر روی ابنیه کشورهای مختلف، یادگاری ننویسند. همه جای جهان را سرای خود بدانند و به این باور برسند که باید، وارثان خوبی برای گذشتگان و حافظان خوبی برای آینده گان باشند.
نگاه به گردشگری سبز یعنی آن که گردشگران و فعالان صنعت گردشگری، رفتار مخل آسایش و آرامش جامعه نداشته باشند. یعنی این که گردشگران، محیط زیست شهر یا کشوری که در حال بازدید هستند را آلوده نکنند. بر روی ابنیه کشورهای مختلف، یادگاری ننویسند. همه جای جهان را سرای خود بدانند و به این باور برسند که باید، وارثان خوبی برای گذشتگان و حافظان خوبی برای آینده گان باشند.
گردشگری، صنعتی برای توسعه فرهنگ هست. گردشگری فرهنگی عبارتست از مسافرت افراد از محل سکونت خود به مکانهایی که جاذبه فرهنگی دارند این جابجایی به منظور کسب اطلاعات و تجارت برای ارضای نیازهای فرهنگی افراد انجام میشود. براساس این تعریف گردشگری فرهنگی شامل همه دیدارها از جاذبه های فرهنگی از جمله موزه ها، مقبره های تاریخی، کارکردهای فرهنگی است. برابر آمار سازمان جهانی گردشگری ۳۷% گردشگری بین المللی با انگیزه فرهنگی انجام میشود وسالیانه در حال افزایش است.
با توجه به رشد تقاضای گردشگری شواهدی دال بر هدایت این تقاضا بوسیله عرضه است و تعداد مکانهای فرهنگی و طبیعی در حال افزایش اند این تعداد درسال ۱۹۸۴ به ۱۸۵ مکان و در سال ۱۹۹۴به ۴۰۹ مکان در سراسر دنیا رسیده و ثبت شده است (یونسکو) که تقریبا بیشتر آن مربوط به اروپاست به طوریکه ۶/۴۱% ، ۱۹۸۴ ودر ۱۹۹۴ ،۵۶% مکانه ها از آن اروپاست و ظرف دو دهه اخیر، این رقم بیش از ۲ برابر افزایش یافته است. این افزایش، ما را به حراست و حفاظت بیش تر از آثار، ملزم می کند.
در واقع رفتار دوستدار محیط زیست (eco-friendly approach) که ما در متنون آکادمیک در حوزه توسعه پایدار مشاهده می کنیم، باید در صنعت گردشگری نیز که صنعتی میان رشته ای (interdisciplinary industry) تلقی می شود نیز حکمفرما باشد.
گردشگری سبز و مقولات مربوط به آن، اگر چه در دنیا نوظهور هست، اما در کشور ما، خیلی خوب با توجه به ظرفیت ها و قابلیت های کشو ردر عرصه گردشگری و نیاز راهبردی به توجه بیش از پیش به این حوزه، همچنان مورد غفلت می باشد. شاید برای توسعه گردشگری سبز در کشوری که یکی از مقاصد اصلی و مهم صنعت گردشگری جهان می باشد و ده ها هزار ظرفیت گردشگری مکتوب و مهم منطقه ای و بین المللی دارد، تدوین راهکارهایی برای توسعه گردشگری سبز توسط مسئولان این حوزه، ضروری تصور شود. همه فعالان صنعت گردشگری ایران باید به گردشگری سبز و اصول آن و هم چنین منشور اخلاقیان در گردشگری وفادار باشند و آن را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند. این انتظار به حقی هست که بقیه صنایع، از صنعت گردشگرن و فعالان آن دارند.
منشور جهانی اخلاق در گردشگری در واقع منشوری هست با اصول ده گانه که می کوشد تا ظرفیت های گردشگری جهان و انتظاری که از این صنعت به عنوان صنعت پیش رو در قرن بیست و یکم می رود را بیان کند و همگان را به توجه و احترام به این اصول اساسی دعوت می دارد. به نظر می رسد که این اصول ده گانه، نگاه به صنعت گردشگری را با نگاه سبز و اخلاق محور که حامی محیط زیست و جامعه می باشد، دنبال می کند. در اصل چهارم این منشور آمده است که منابع گردشگری جهان، متعلق به کشور خاصی نیست و این ها، میراث جهانی می باشند. یعنی تفاوتی بین موزه لوور پاریس و تخت جمشید ایران نیست. هر دو، ولو این که در اختیار کشورهای مختلف در دو قاره متفاوت هست، به عنوان میراث جهانی تلقی می شوند و هیچ کس حق آسیب زدن و تخریب این آثار را ندارد و تنها کشورها ،حافظان این آثار هستند.
منشور گردشگری تلاش می کند، تا با درس گرفتن از جنگ های مختلف، رویه ای را در دنیا نهادینه کند تا ملت ها، حافظ و پاسدار شهرهای مختلف جهان باشند و خود را یک شهروند جهانی بدانند ، نه یک شهروند ملیت خاص!
اصول ده گانه :
اصل اول:
در توسعه گردشگری باید درک توجه دو جانبه ای بین گردشگران و میزبانان وجود داشته باشد.با توجه به تنوع فرهنگ های جوامع، گردشگران و میزبانان باید ضمن احترام گذاشتن به ارزش ها ، آداب و سنن یکدیگر سعی در شناخت آنان داشته باشد و با قوانین و مقررات کشورهای میزبان همخوانی داشته باشد و قبل از ورود باید گردشگران را توجیه نمود.
–اصل دوم:
«گردشگری محلی است جهت رشد و تکامل فردی و جمعی»:مسافرت با اهداف مذهبی، بهداشتی و سلامت، آموزش و فرهنگی از اشکال مفید گردشگری است که باید ترویج شود ودر فعالیتهای گردشگری باید عدالت بین زن و مرد، حقوق اقلیت ها، مردم بومی و کودکان مورد توجه باشد و بهره برداری ابزاری از انسانها نشود.
–اصل سوم:
«گردشگری یکی از عوامل توسعه پایدار است»:گردشگران باید به حفظ محیط زیست متعهد و برنامه ریزان تمهیداتی بیندیشند که فشار کمتری در روزهای تعطیل برجاذبه ها وارد آید و همه افراد محدودیت در بهره برداری از منابع را بپذیرند.
–اصل چهارم:
«گردشگری ازمیراث فرهنگی نوع بشر استفاده می کند و عاملی برای تقویت آن است»:منابع گردشگری میراث عمومی نوع بشر است و سیاست ها باید با اصول معماری و میراث فرهنگی منطقه هماهنگ باشد و بگونه ای محافظت شود که نسل های آینده امکان استفاده از آن را داشته باشد و محصولات فرهنگی بشکل سنتی قابل عرضه و از استاندارد شدن آن پرهیز شود و حداقل بخشی از درآمدهای حاصله از بازدید گردشگران صرف نگهداری و مرمت جاذبه های فرهنگی و باستانی شود.
–اصل پنجم:
«گردشگری فعالیتی خیرخواهانه برای جوامع و کشورهای میزبان است»:جوامع محلی باید با فعالیت های گردشگری همگام و در پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن سهیم و در مشاغل مستقیم و غیرمستقیم از نیروهای محلی استفاده شود و سیاست های اجرا شده برفع نیازهای مردم کمک کند و دستگاههای متولی اطلاعات لازم در خصوص طرح های توسعه در اختیار ساکنان قرار دهند.
–اصل ششم:
«تعهد افراد ذینفع به توسعه گردشگری»:سازمانها و افراد فعال در صنعت گردشگری تعهد دارند در طول سفر و اقامت اطلاعات لازم در اختیار گردشگران گذارده و در مورد حفاظت آنان برابر حوادث، بیماریها و غذای سالم تلاش کنند و دولت ها نیز در ایام مسافرت ملت هایشان به خارج در بحران ها مسئول حفاظت آنان هستند.
اصل هفتم:
«حقوق گردشگری»
همه انسانها حق گردشگری دارند، استراحت، تفریح و محدودیت ساعت کاری و تعطیلات با حقوق برای همه در اصل 24 اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح شده است و گردشگری باید با حمایت نهادهای دولتی توسعه یابد و گردشگری جوانان و دانشجویان ترویج یابد.
–اصل هشتم:
«آزادی جابجایی گردشگران»
گردشگران باید براساس قوانین ملی و بین المللی ممالک خود با سایر کشورها باید بتوانند مسافرت کنند و بدون محدودیت و تبعیض از اماکن و جاذبه های فرهنگی دیدن کنند و به ارتباط داخلی و خارجی دسترسی و امکان ملاقات با سفرا و مقامات کشورشان را داشته باشند و در زمان اقامت در یک کشور از حقوق شهروندی برخوردار باشند.
–اصل نهم:
«حقوق کارکنان و کارآفرینان صنعت گردشگری»
حقوق پایه و دستمزد کارگران و سایر مشاغل در این صنعت با توجه به فصلی بودن کار باید تحت نظارت و تضمین دولت تعیین شود. کارآفرینان باید دسترسی به بخش گردشگری در قالب شرکت های مختلف با حداقل قوانین دست و پا گیرروبرو باشند وبین سازمانهای صادر کننده و وارد کننده ارتباط برقرار و منافع حاصله عادلانه توزیع شود.
–اصل دهم:
ذینفعان (Stakeholders) بخش خصوصی و عمومی باید در توسعه صنعت گردشگری مشارکت داشته و براجرا و اثر بخشی و کاربرد این اصول نظارت کنند و نقش نهادهای بین المللی به ویژه سازمان جهانی گردشگری را شناسایی کنند.
همه این ها، در یک چیز مشترک هست: تقویت فرهنگ گردشگری. یعنی اجرای این حقوق، توسط فرهنگ گردشگری و نهادینه کردن ان ، امکان پذیر خواهد بود و باید به ان به صورت عملی و اجرایی توجه نمود. فرهنگ گردشگری و گردشگری فرهنگی، دو مقوله ای هست که باید مورد توجه فعالان صنعت گردشگری قرار بگیرد. باید این مقوله را بیش تر در نظر داشت تا شاهد جنگ های خانمان سوز قرن بیستمی و نوزدهمی نباشیم.
منبع:
کجارو