کشور ايران که دارای توانايیهای بالقوه عظيمی در زمينههای زيست محيطی، تاريخی، ميراث فرهنگی و غيره است،
نمیتواند و نبايد به دليل مسائل سياسی و نگرانیهای فرهنگی – اجتماعی خود را از اين جريان اقتصادی دور نگه
دارد و از سوی ديگر بازار بين المللی گردشگری نيز نمیتواند ازجاذبه های ايران برای گردشگری چشم پوشی کند.
عدم موفقيت ايران در جذب گردشگران و توسعه گردشگری دلايل متعددی دارد. برای افزايش گردشگران تنها
نمیتوان به اقتصاددانان دل بست، راه حل در واقع در دستان دولت و برنامهريزان ،مديران و سرمايه گذاران اين صنعت است چرا که آنان اگر نخواهند و تمايلی به گسترش توريسم و جذب گردشگر نداشته باشند جاذبه های تاريخی، طبيعی و فرهنگی به تنهايی نمیتواند کار ساز باشند، از سوی ديگر تجربه و فرهنگ مردم نيز بی تأثير نيست. ايران از لحاظ اقليمی و تنوع جانوری يک کشور شبه قارهای است و بنابر گفته رئيس سازمان جهانی جهانگردی جزء 5 کشور اول دارای بيشترين جاذبه های زيستی و جانوری در دنيا است. همچنين يکی از سه قطب برتر بر صنايع دستی در دنيا است؛ سفالگری، شيشهگری، قلمزنی، مشبککاری، حکاکی بر روی فلزات، ميناکاری، خاتمسازی، معرقکاری، منبتکاری، قالیبافی، نمدمالی و … ايران معجونی از گوناگونی فرهنگی، زبانی، قومی، زيست محيطی و اقليمی است. همچنين از لحاظ آثار تاريخی و ميراث فرهنگی جزء ده کشور اول دنيا محسوب میشود. براساس آمار سازمان توريسم جهانی وابسته به سازمان ملل در سالهای اخير ايران در جذب توريسم نسبتاً موفق عمل7 درصدی خود توانسته است گامی در جهت رشد صنعت گردشگری کشور / کرده است ، به طوری که با رشد 21 داشته باشد
