گروه جامعه و شهروند- غزاله پورخاکي: آثار تاريخي اين روزها، از چاه هاي نفتي هم ارزشمندتر هستند. گاهي کارشناس ها معتقدند که مکان هاي جاذبه خيز، مانند انسان هاي جاذبه آفرين ويژگي هاي ممتازي دارند. ايران يکي از همان کشورهايي است که از آثار تاريخي بي نظيري برخوردار است. توريست ها ميآيند و ميروند ولي به واقع چرا از نظر جذب گردشگر و توريست گاهي اوقات دچار سستي و کاهلي ميشويم؟ در کنار اين موضوع، از بين رفتن آثار تاريخي ما، هيچ تلنگري به ما نميزند؟
فضاي ايران را مسموم جلوه ميدهند
دکتر محسن قريب، رييس سازمان ايرانگردي و جهانگردي ميگويد: در قضيه توريسم با چالش هاي بسياري روبرو هستيم. يک سري از موانع داخلي و يک سري ديگر خارجي هستند. محور اول تعارضات خارج از کشور است که نقشه خوبي روي کشورمان ترسيم نکرده اند. شايد از مهم ترين عواملي است که فضاي ايران را مسموم و خطرناک جلوه ميدهند. توريست هاي خارجي هراس سفر به ايران را پيدا ميکنند. مقوله اي که اين روزها به آن ايران هراسي ميگويند. در جلسات مختلفي که براي گردشگران خارجي برگزار کرده ايم، به ما گفتند که با تبليغاتي که عليه ايران ميشد، ما ريسک کرديم و به اينجا آمديم اما الان دوست داريم که چند بار ديگر هم به ايران سفر کنيم. بخش دوم، عدم فعاليت جدي دفاتر خارج از ايران، سفارت ها، رايزن ها فرهنگي و… است. برنامه هاي مدوني را براي معرفي ايران ندارند. چه در روزنامه ها و در شبکه ها و… وقتي به سفارتخانه هاي ايران در خارج از کشور مراجعه ميکنيم، ميبينيم که فاقد محصولاتي هستند که بتوانند در زمينه گردشگري ايران روشنگري کنند.
مشکلات سفري ما
رييس سازمان ايرانگردي و جهانگردي ادامه ميدهد:بخشي ديگر نهادهاي مسئول هستند. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي يا صدا و سيما که دفاتر خارج از کشور دارند بايد تاثيرگذار باشند. سه هزار شهر باستاني در ايران شناسايي شده است اما در معرفي آن ضعف داريم. کشورهاي ديگر از آثار باستاني 100 ساله خود کار باستاني 2000 ساله ميسازند. ساده ترين مشکل زير ساختي ما سرويس هاي بهداشتي ميان راه است. اکثر سفرها زميني انجام ميشود. بخش بعدي به تعداد هتل هاي استاندارد ما برمي گردد. شما نگاه کنيد تا سال 2016 هتل هاي شيراز و اصفهان و يزد، رزرو است. بخش سوم مشکلات ترانسفري ماست. اتوبوس هاي ما اتوبوس هاي مسافرتي بين شهري است. اتوبوس هاي توريستي بايد مجهز به تلويزيون و ميکروفون و پذيرايي مناسب باشد.
جاده هاي چالوس
وي ميگويد: آمار گردشگري ما رو به تزايد است. اما بايد گردشگري را همه مکاني کنيم. يعني عادت کرده ايم اگر مشهد نشد به شمال برويم. همه هم مياندازيم جاده چالوس. يک مرتبه ميبينيم که 15 ساعت در راه هستيم. به لحاظ انرژي، زمان، هزينه و در نهايت طبيعت زيان ميرسانيم. ميبينيم که هتل و رستوران هاي به عنوان مثال کهکيلويه و بويراحمد، تعطيل ميشود، به صنايع دستي آن آسيب ميرسد. نهادهاي ذيربط مثل صدا و سيما و سازمان ميراث فرهنگي بايد تبليغات گسترده اي را انجام دهند که سفرها را از نظر مکاني و زماني توزيع کنيم و رونق اقتصادي پخش شود. شايد بتوان از آثار تخريبي محيط زيست جلوگيري کنيم. عدم هدايت يا تخريب به بار ميآورد يا تعطيلي.
فقط پتانسيل کافي نيست
آيتک نصيريان، کارشناس ارشد گردشگري ميگويد: فقط پتانسيل کافي نيست. ما دهمين کشور از نظر جاذبه تاريخي هستيم. گردشگري پکيجي با خود همراه دارد. از اقامت و غذا گرفته تا بليت رفت و برگشت، همه در اين صنعت مهم هستند و در کنار هم ميتوانند گردشگري مطلوب را ايجاد کنند. خودتان را يک لحظه جاي کسي بگذاريد که دو ميليون تومان براي تور کيش پرداخت ميکند و به اين شهر توريستي ميآيد ولي به اندازه هزينه اي که پرداخت کرده، از امکاناتش بهره اي نميبرد. جذابيت در گردشگري به دو مورد بستگي دارد؛ اول خدمات خوب و دوم خدمات معقولي. ما به ظاهر در اينجا هتل 5 ستاره و 4 ستاره داريم. ولي وقتي همين هتل 5 ستاره را مقايسه ميکنيم با کشورهاي همسايه، ميبينيم در حد هتل دو ستاره آن کشورهاست.
گردشگري جايگزين نفت
اين کارشناس ارشد گردشگري ميافزايد: به خوبي ميدانيم که جايگزين صنعت نفت، توريسم است. دولت ترکيه براي ساخت سريال هايش به وزارت گردشگري سوبسيد ميدهد. در تمام مراحل سناريونويسي، مشاوران گردشگري حضور دارند. در سريالي مثل حريم سلطان چقدر روي کاخ سلطان کار شد؟ اين کاخ يکي از موزه هايي است که مردم پول ميدهند، ميروند و از نزديک آن را بازديد ميکنند. گردشگري برابر با خدمات است. کسي که سرمايه اي دارد، بدون تخصص وارد اين صنعت ميشود. فردي دکتراي جهانگردي دارد ولي به خاطر نداشتن سرمايه، مغازه لباس فروشي زده يا بالعکس. ميتوانيم از الگوي کشورهاي همسايه از نظر فرهنگي و جغرافيايي استفاده کنيم. به نظر من اول مطالعه ريشه اي بدون تعصب روي پيشرفت هاي کشورهاي موفق در امر گردشگري بايد صورت بگيرد. الگوبرداري ها بايد براي کشور خودمان بومي شود.
گردشگري همه گرا
دکتر مهرداد تاوتلي، کارشناس گردشگري ميگويد: گردشگري همه گراست. مثلا در بحث منابع انساني ميتوانيم با ورود به مدارس کشور، گردشگري را نهادينه کنيم يا در بحث فرهنگي، نحوه برخورد با گردشگر ميتواند بررسي شود. در بحث اجتماعي هم زيرساختها نياز به بازسازي و ترميم دارند. به خاطر جاذبه هايي که داريم، ايران جزء پنجمين کشور اول از نظر گونه هاي جانوري و گياهي است. اين را سازمان بينالمللي گردشگري اعلام کرده است. ما بحث مشتري را نخواهيم داشت. خيلي هم نبايد کاهش ورود توريست را گردن محدوديت هاي مذهبي بگذاريم. چون براي افراد خارجي کاملا اين مسايل مشخص شده است اتفاقا اگر دقت کرده باشيد، گردشگران خارجي، بيشتر از ايرانيان رعايت ميکنند. چون اينها تمامي شرايط و محدوديت ها را مطالعه و امضا کرده اند. از آنها تعهد گرفته شده که چه کاري را بايد و يا نبايد انجام دهند.
چرخ لنگ
اين کارشناس گردشگري ميافزايد: حداقل 8419 مکان مذهبي داريم که 4319 مکان ثبت آثار ملي شده و قدمت کهن دارد. با بسياري از علما که صحبت ميکنيم، ميگويند قوانين اسلامي بازتر از آنچه هست که عوام در مورد آن فکر ميکنند. 300 ميليون مسلمان شيعه داريم. اگر بتوانيم 10 درصد اينها را جذب کنيم، در سال 30 ميليون گردشگر مذهبي جذب کرده ايم. بسياري هستند که به مشهد مقدس ميروند و از آن لذت ميبرند چه ايرادي دارد که اين گردشگري را به شهرهاي مذهبي مقدس ديگر نيز تعميم دهيم؟ يا روي توريسم ورزشي کار کنيم. وقتي به موزه لوور پاريس رفته بودم، ميديدم که بخش ايران، در بين بخش هاي ديگر براي خارجي ها جذاب تر بود. هر چيزي را که از آن استفاده نکنيم و آن را در انبار نگه داريم، خراب ميشود. گردشگر که نيايد، از اماکن نيز استقبالي نميشود. گردشگري، چرخي است که لنگان لنگان ميرود. توريسم به عنوان صنعت سوم در دنيا شناخته شده است. در چند دهه اخير روي فرهنگ توريسم ترک ها کار شد و الان ميبينيد که استقبال خوبي از گردشگران خارجي دارند. مطمئنم که گردشگري در ايران در چند سال آينده، تحول چشمگيري خواهد داشت و مطمئنا به نفع اجتماع خواهد بود. جداي سودآوري در بحث کارآفريني جوانان نيز بسيار تاثير خواهد داشت.