مجمع الجزایر ژاپن کشوری است در اقیانوس آرام واقع در آسیای شمال شرقی که یکی از قدرتهای اصلی اقتصادیِ جهان است و سومین اقتصاد بزرگ جهان را از نظر تولید ناخالص داخلی دارد. (۵/۴۷۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به گزارش صندوق بینالمللی پول). ژاپن یک کشور پادشاهی است که برمبنای قانون اساسی اداره میشود.
ژاپن کشوری است کاملاً محصور شده در آب که از طریق مرز آبی با کشورهای چین، کره جنوبی و کره شمالی و روسیه همسایهاست. این کشور در پایان جنگ جهانی دوم، تمامی متصرفات فراسوی دریاهای خود، از جمله کشور کره را که در آن موقع ۴۵/۵ درصد کل کشور را تشکیل میداد، از دست داد و وسعت آن به میزان فعلی که در حدود ۳۸۷۰۰۰ کیلومتر مربع است (چیزی کمتر از ایالت کالیفرنیا در آمریکا)،تقلیل یافت.
ژاپن با جمعیتی در حدود ۱۲۸ میلیون نفر دهمین کشور پرجمعیت جهان است. توکیو پایتخت ژاپن با بالغ بر ۳۵ میلیون نفر جمعیت از بزرگترین و گرانترین پایتختهای جهان به شمار میآید.
ژاپنیها کشورشان را «نیپون کوکو» خطاب میکنند که به معنی خاستگاه خورشید است. در حقیقت این کشور شرقیترین کشور جهان (بدون در نظر گرفتن خاک قطب) است. مطالعات باستان شناسی سابقه سکونت انسان در این کشور را از دوران پساپارینهسنگی میداند. ژاپن کشوری کوهستانی است و بیشتر جزایر آن آتشفشانی است و بشدت زلزله خیز است، آمار نشان میدهد که سالانه در حدود ۱۵۰۰ زمین لرزه در آنجا روی میدهد.
کشور ژاپن عضو سازمان ملل متحد، G8، G4 و APEC است. ژاپن پنجمین بودجه دفاعی جهان را دارد (۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱) و چهارمین کشور صادرکننده در جهان (۷۶۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰) و ششمین کشور بزرگ وارد کننده است(۶۳۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰).
در جنگ جهانی اول، ژاپن از متفقین بود و در جنگ جهانی دوم با متفقین میجنگید. پایان جنگ جهانی دوم برای ژاپن بسیار تلخ بود، آنها پس از جنگی دراز مدت در اقیانوس آرام، سرانجام پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی، بدون قید و شرط تسلیم شدند. برآیند این جنگ خانمانسوز برای ژاپن به اندازهای وحشتناک بود که بسیاری از تحلیلگران در توصیف آن، عبارت «به کلی ویران شده» را به کار بردند.ژاپن پس از اشغال توسط آمریکا، با یک برنامه پیگیر توسعه صنعتی به رشد اقتصادی چشمگیری دست یافت و به یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا و همچنین دومین قدرت صنعتی جهان بدل شد. این کشور همچنین از بزرگترین همپیمانان و شرکای تجاری آمریکا در قاره آسیا است.
محتویات
- ۱ نامشناسی
- ۲ جغرافیای طبیعی
- ۲.۱ وسعت ژاپن
- ۲.۲ آب و هوا
- ۲.۳ پوشش گیاهی و جانوری
- ۳ جغرافیای انسانی
- ۳.۱ زبان
- ۴ تاریخ
- ۴.۱ دوران کهن
- ۴.۲ دوران امپراتوری (اشراف سالاری)
- ۴.۳ دوران شگونها
- ۴.۴ دوران مدرن
- ۵ تقسیمبندی زمانی
- ۶ نظام سیاسی
- ۶.۱ دولتهای مرکزی و محلی
- ۶.۲ دیوان عالی کشور
- ۷ اقتصاد
- ۸ توسعه اقتصادی ژاپن و علل کلیدی آن
- ۹ جغرافیا
- ۹.۱ تقسیمات کشوری
- ۹.۲ شهرهای بزرگ ژاپن
- ۱۰ جایگاه زنان در ژاپن
- ۱۱ جستارهای وابسته
- ۱۲ منابع
- ۱۳ پیوند به بیرون
نامشناسی
ژاپنیها به کشور خود، نیهون میگویند. نیهون از دو واژهٔ NICHI (که به صورت هی Hi نیز تلفظ میشود) و HON تشکیل شدهاست. NICHI یا Hi به معنای خورشید و روز است و HON یعنی ریشه و آغاز. از آنجا که ژاپن در شرقیترین نقطه قاره کهن و کشور چین قرار داشته تصور میشده که اولین سرزمینی است که خورشید در آن طلوع میکند. بر این اساس با نام سرزمین آفتاب یا سرزمین آفتاب تابان مشهور شدهاست. در زبان ژاپنی این نام نیپّون نیز تلفظ میشود.
جغرافیای طبیعی
کشور ژاپن در شرق آسیا قرار دارد و به وسیله دریایی با همین نام از ساحل شرقی قاره آسیا جدا شدهاست. روسیه، چین و جمهوری کره نزدیکترین کشورها به ژاپن هستند. مجمع الجزایر ژاپن از چیزی بیش از ۶۸۰۰ جزیره تشکیل شدهاست. بیشتر این جزایر بسیار کوچکند و تنها ۳۴۰ جزیره بیش از یک کیلومتر مربع وسعت دارند.۹۸٪ مساحت ژاپن از چهار جزیره به نامهای هوکایدو، هونشو، شیکوکو و کیوشو تشکیل شدهاست. یوکوهاما و کوبه از مهمترین بنادر ژاپن هستند.
از نظر زمینشناسی مجمع الجزایر ژاپن حاصل برخورد تدریجی صفحات تشکیل دهنده پوسته زمین، فعالیتهای آتشفشانی و تغییرات حاصل از خطوط ساحلی اقیانوسی است. ۶۸٪ مساحت کشور ژاپن کوهستانی است. کوههای ژاپن از زیباترین جاذبههای طبیعی آن به شمار میروند. بلندترین قله کوهستانی ژاپن «فوجی» نام دارد که ارتفاع آن به ۳۷۷۶ متر میرسد. یک دهم کل آتشفشانهای جهان در ژاپن قرار دارند و به همین دلیل از زلزله خیزترین مناطق جهان به شمار میآید.[۱۶] این کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود دارای ۱۰ رودخانه بزرگ و ۱۲ دریاچه است. کشور ژاپن به لحاظ منابع طبیعی، مواد معدنی و ثروتهای زمینی و زیرزمینی از فقیرترین کشورهای جهان بهشمار میآید.
وسعت ژاپن
کشور ژاپن به نسبت وسعتش از تراکم جمعیت بسیار بالایی برخوردار است، مساحت آن برابر است با ۰/۳ درصد کل مساحت دنیا که به صورت مجموعهای از جزایر در جهت شمال شرقی ـ جنوب غربی بین ۳۵ تا۴۵ درجه عرض شمالی گسترده شده و به شکل یک کمان در میان اقیانوس کبیر و دریای ژاپن محصور ماندهاست.
وسعت ژاپن تقریباً به اندازه مساحت فنلاند (۳۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع) و یا پاراگوئه (۴۰۶۰۰۰ کیلومتر مربع) است. در مقام مقایسه به طور تقریبی کشور ژاپن یک بیستم آمریکا، یک نهم هندوستان، یک و نیم برابر بریتانیا و چیزی کمتر از یک چهارم ایران است.
آب و هوا
ژاپن مجموعه جزایری است که با طول زیاد از شمال به جنوب کشیده شده است؛ به همین خاطر آب و هوای مناطق گوناگون آن به شدت با یکدیگر مغایرت دارند و نیز دارای چهار فصل در سال است.مجمع الجزایر ژاپن بر روی محور تقریبی شمال ـ جنوب تا ۳۰۰۰ کیلومتر امتداد یافتهاست و به دلیل گستردگی طولی بسیار زیاد از تنوع آب و هوایی بسیار زیادی نیز برخوردار است. با وجود اینکه تمامی کشور معتدل است، شمال آن زمستانهای سرد و طولانی و پربرف دارد، در حالی که جنوب آن تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای معتدلی دارد. میزان بارندگی در ژاپن بطور متوسط سالیانه ۱۸۰۰ میلیمتر میباشد. ژاپن کاملاً در آب محصور شدهاست: وجود اقیانوس سبب شدهاست که در رژیم غذایی و اقتصاد مردم ژاپن ماهی نقش مهمی داشته باشد (بیشترین سرانه مصرف ماهی در جهان). از این رو ژاپن دارای مقام اول دنیا در زمینه شیلات است. با این حال به دلیل اینکه محصولات دریایی مهمترین ماده غذایی مردم ژاپن را تشکیل میدهد، از این لحاظ نیز کشور با کمبود و مشکل روبرو است. به طوری که اکنون شیلات و مواد غذایی بعد از نفت خام دومین اقلام وارداتی ژاپن را تشکیل میدهند. رشته کوههای آتشفشانی ژاپن اغلب دارای چشمههای آب گرم طبیعی هستند. این کشور در تابستان و پاییز اغلب شاهد گردبادهای عظیم و توفانهای شدید گرمسیری است. به دلیل مجاورت با اقیانوس زلزلههای شدید زیرآبی میتوانند در آنجاامواج عظیم و جذر و مدی ویرانگر به نام سونامی ایجاد کنند.
پوشش گیاهی و جانوری
در ژاپن بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ گونه گیاهی وجود دارد. در فرهنگ ژاپنی برخی گیاهان دارای معانی نمادینی هستند. به عنوان مثال شکوفههای گیلاس یا «ساکورا» نمایانگر زیبایی کوتاه مدت و درخت کاج یا ماتسو نماد عمر طولانی است. در غذاهای ژاپنی نه تنها از میوهها و حبوبات بلکه حتی از برخی از گلها و برگها نیز استفاده میشود. تاثیر زیبایی گیاهان در هنر گلآرایی به سبک ژاپنی که ایکهبانا نامیده میشود و نیز در نقاشی، بافندگی، سفالگری و ظروف و وسایلی که با لاک مخصوص رنگ آمیزی میشوند دیده میشود. ژاپنیها از گیاهان در داروسازی، رنگرزی منسوجات، ساخت کاغذ و ابزار نیز استفاده میکنند.
ژاپن دارای حیات وحشی بسیار منحصربهفرد است و برخی از گونههای دارکوب، قرقاول، سنجاقک، خرچنگ، کوسه ماهی، حلزون، سمندر و پستانداران دریایی ژاپن در هیچ جای دیگری یافت نمیشوند. با وجود این همه تنوع و گوناگونی، تنها ۱۱۸ نوع پستاندار وحشی زمینی در ژاپن زندگی میکنند که بیشتر آنها جوندگان کوچکند. حیواناتی مثل خرس، گوزن، گراز، سنجابهای پرنده، خفاش، میمون و نوعی راکون به نام سگ راکون از جمله گونههای حیات وحش ژاپن هستند.
-
کاج قرمز ژاپنی (Japanische Rotkiefer)، فراوانترین گونه گیاهی در ژاپن
-
کپور گلگون (Koi)، معروف به کپور ژاپنی که مردم ژاپن آن را نماد عشق و دوستی میدانند
-
از کل مساحت ژاپن ۶۸٪ آنرا کوهساران جنگلی تشکیل داده
-
نوعی سگ با نژاد Shiba-Inu، از محبوبترین نژاد سگ در ژاپن
جغرافیای انسانی
جمعیت ژاپن بر اساس برآورد انجام شده توسط اداره آمار این کشور در سال ۲۰۱۱ در حدود ۱۲۷٬۴۳۳٬۰۰۰ نفر تخمین زده شدهاست، که ۱/۸۳٪ از جمعیت جهان را شامل میشود. از نظر نسبت جمعیتی از این رقم حدود ۶۲ میلیون نفر آنان را مردان و حدود ۶۵/۵ میلیون نفر از آنان را زنان تشکیل دادهاند. تراکم جمعیت در این کشور ۳۴۲ نفر و شاخص امید به زندگی در مردان ۷۲/۶۴ ودر زنان ۸۶/۳۹ میباشد. میزان مرگ و میر در اطفال ۳/۷ در هر هزار تولد میباشد. نرخ رشد جمعیت در کشور ژاپن در حدود ۰/۰۳− درصد بودهاست.
براساس آمار ترکیب نژادی مردم ژاپن بدین شرح است:
-۹۸/۵ درصد ژاپنیها
-۰/۵ درصد را کرهایها
-۰/۴ درصد را چینیها
-۰/۶ از بقیه ملل
بر اساس آخرین سرشماریها ۲۳٪ جمعیت ژاپن را افراد ۶۵ سال و بالاتر تشکیل میدهند که این امر موجب شده ژاپن پیرترین ساختار جمعیتی جهان را داشته باشد.
زبان
زبان مردم ژاپن «ژاپنی» است. و با زبان چینی کاملاً متفاوت است. زبان ژاپنی برخلاف بسیاری از زبانهای زنده دنیا که از شاخه زبانهای هند و اروپایی میباشند، جزو این گروه محسوب نمیشود. این زبان اگرچه بسیاری لغات را از زبان چینی گرفتهاست، ولی با این وجود با زبان چینی هم از یک ریشه نیست. زبان ژاپنی، زبانی است مستقل و تنها زبان کرهای را میتوان با آن از یک ریشه دانست. زبان این کشور جزو یکی از مشکل ترین زبانهای دنیا برای خارجیان بهشمار میآید.
تاریخ
مجمع الجزایر ژاپن با اینکه از نظر وسعت کشور کوچکی است، اما از موقعیت استراتژیک و مهمی برخوردار است، مجاورت آن با روسیه، از مهمترین عناصر جغرافیای ـ سیاسی ژاپن به ویژه پس از جنگ دوم جهانی است. از طرف دیگر این کشور بر سر راه کوتاهترین و مهمترین خطوط مواصلاتی بین آمریکای شمالی و خاور آسیا در اقیانوس آرام قرار گرفتهاست و کشتیهایی که از سواحل غربی ایالات متحده به مقصد چین، هنگ کنگ، و کشورهای جنوب شرقی آسیا حرکت میکنند، معمولاً در بنادر آن پهلو میگیرند. به این جهت، ژاپن حائلی است بین اقیانوس آرام و کشورهای روسیه و چین. گرچه گفته میشود که نخستین انسانها بیش از ده هزار سال قبل در شبه جزیره ژاپن سکونت داشتهاند اما خاستگاه واقعی مردمان امروز ژاپن هنوز ناشناختهاست.آغاز تاریخ ژاپن، با مردمانی از نژاد آینو و مغول به سدههای پیش از میلاد مسیح بازمیگردد و از آن زمان تاکنون تنها یک سلسله امپراتوری بر این سرزمین فرمانروایی کردهاست. بطور کلی میتوان تاریخ ژاپن را به چهار دوره تقسیم کرد:
دوران کهن
کشت برنج و استفاده از ابزار فلزی حداقل از سیصد سال قبل از میلاد مسیح در ژاپن آغاز شد. سیستم حکومتی متمرکز بر امپراتور، بین قرنهای چهارم و هفتم با پایتختی که در استان امروزی نارا قرار داشته، بسط و توسعه یافت: آغاز بهار سال ۶۶۰ پیش از میلاد، همزمان بود با مراسم تاج گذاری امپراتور جیمو تنو در یاماتو (استان کنونی نارا). او نخستین امپراتور ژاپن بود، مورخان آن را آغاز امپراتوری ژاپن میدانند.در این دوره آئین بودائی در این سرزمین رخنه کرد و به سرعت انتشار یافت. اصلیترین عامل پیشرفت آن تبلیغات غیر آزارنده و مسالمت آمیز، پرهیزکاری و اطاعت و انقیاد نسبت به حکومت بود. همزمان با به سلطنت رسیدن امپراتریس سویکو، نایب السلطنه او موسوم به امیر «شوتوکو_تیشی» که مدت ۲۹ سال (۶۲۱ـ۵۹۲م) زمامدار واقعی ژاپن بود، کوشش بسیاری در ترویج آیین بودا انجام داد و به دستور وی معابد بسیاری در سرتاسر ژاپن ساخته شد. کوشش او در این زمینه بحدی بود که به او لقب «آشوکای ژاپن» دادند.
در سال ۶۴۵ میلادی شورش عظیمی در ژاپن رخ داد که در تاریخ این کشور بنام −اصلاح بزرگ− از آن یاد میشود، دو تن از شورشیان به نام «باسامی کامتاری» و «امیر ناکا» قدرت را قبضه کردند و سرانجام ناکا تحت عنوان «سلطان تنجی» به سلطنت رسید و عامل ایجاد وحدت در سراسر کشور گردید. وی بر خلاف گذشته که امپراتور فقط ریاست قبایل را بر عهده داشت حکومت را مرکزیت قدرت کشور گردانید و این قدرت تتالیته را در سراسر امپراتوری برقرار کرد. به حکم وی حکام ایالات و ولایات موظف به پرداخت خراج سالانه شدند. بدین ترتیب دوره سیاسی تاریخ ژاپن سپری گردید ودوره امپراتوری، آغاز شد.
دوران امپراتوری (اشراف سالاری)
فرهنگ بودایی با نفوذ قوی چین در قرن هشتم رشد و شکوفایی یافت. سپس پایتخت به شهر کنونی کیوتو یعنی جایی که قواعد اشراف سالاری در مدتی مدید در آن تداوم داشت انتقال یافت. افسانه گنجی (The Tale of Genji)، که گفته میشود کهن ترین رمان جهان است در این محدوده زمانی نگاشته شدهاست:سلطان تنجی را باید بنیادگذار این دوره ژاپن دانست. وی امپراتوری بسیار مقتدر بود، شهر کیوتو پایتخت ژاپن، در دوره امپراتوری او به عظمت رسید. همچنین برخی از پادشاهان این دوره بعلت گرایش به آئین بودا و تعصب در این دین دست از زندگی مجلل و اشرافی خود برداشتند.
در این دوره همزمان با قدرت گرفتن کشور چین، فرهنگ و هنر این کشور نفوذ بسیاری در ژاپن پیدا کرد. ژاپن در این دوره بسرعت رو به ترقی نهاد. تمول بسیار موجب فساد و هرج و مرج گردید. بیعدالتی، دزدی و راهزنی افزایش یافت. خاندانهای بزرگ نیز، امپراتوری را آلت دست خود کردند و علناً قدرت از امپراتور خلع گردید. به این ترتیب حکومت امپراتوری جای خود را به «حکومت شوگونی» داد.
دوران شگونها
طبقه جنگجویان (ساموراییها) به تدریج نیرومند شد و حدوداً در پایان سده دوازدهم به قدرت رسید. توکوگاواشوگوناته با پایتخت خود در ادو (توکیوی کنونی) در اوایل قرن هفدهم بنیاد نهاده شد که منجر به سالهای طولانی منازعه و درگیری و سرنگونی رژیمهای متعدد شد. حکومت ادو سیاست انزوای ملی را به منظور محدودیت روابط با کشورهای خارجی اختیار نمود. ورود «ناخدا پری»به ژاپن در سال ۱۸۵۳ به نحوی موثر سیاست درهای بسته را خاتمه داد: سده دوازدهم همزمان بود با آغاز دوره ملوک الطوایفی در ژاپن. همزمان امپراتوری رو به افول نهاد و شگونها (لقب موروثی دیکتاتورهای نظامی ژاپن که از ۱۱۹۲ تا ۱۸۶۷م به رغم وجود امپراتور عملاً بر آن کشور حکومت میکردند) که به معنی سردار یا سرداران است تا نیمه اول سده نوزدهم حکومت مستبدانه خود را بر ژاپن ادامه دادند. اولین شُگون یورتومو بود. پس از وی خاندان هوجو قدرت را در دست گرفتند. خاندان هوجو در جدال بر سر قدرت، حاکمیت را به خاندان «آشیکاکا» واگذار کرد. در سال ۱۵۷۳م گروهی به رهبری سه فرد ناشناس که ویل دورانت آنان را بعنوان دزدان دریایی یاد کرده، خاندان آشیکاکا را برانداختند. نام یکی از سه تن که موفق شد حکومت شوگونی را تشکیل دهد، توکوگاوا_ یاسو بود. حکومت پر قدرت آنان تا سال ۱۸۶۸ ادامه داشت. در این دوره آیین مسیحی در ژاپن اشاعه پیدا کرد و مورد استقبال بسیاری از مردم قرار گرفت. نارضایتی و اعتراضات مردم نسبت به حکومت در این دوران باعث شد خاندان توکوکاوا که عامل این ناآرامیها را تحریک بیگانگان مسیحی میدانست، دست به قلع و قمع آنها بزند و دروازههای مملکت را بروی پرتغالیها ببندد و ژاپن به بیش از دو قرن انزوای خود خواسته فرو رفت.خاندان توکوکاوا در سده نوزده میلادی نفوذ وقدرت خود را در ژاپن از دست داد. سرانجام تحولات با ورود آمریکاییها به ژاپن روند دیگری پیدا کرد. در سال ۱۸۵۴م دریادار پری با ده کشتی توپدار به آبهای ژاپن وارد شد و به دولت امپراتوری پیغام داد باید بنادر خود را بگشایند و با آنان روابط سیاسی بر قرار کنند. حکومت شگونی ژاپن که در نیروی دریایی خود توان مقابله را ندید، سرانجام مجبور به امضای «معاهده کاناکاوا» شد (این اولین معاهده ژاپن با یک کشور خارجی بود). ورود خارجیها و انقلاب ۱۸۶۸(معروف به انقلاب میجی) مردم ژاپن را از خواب انزوا بدر آورد.
دوران مدرن
با استعفای شوگون از قدرت در سال ۱۸۶۷ (معروف به دوره بازگشت میجی) قدرت مجدداً به امپراتور انتقال یافت. با از سرگیری اداره امور حکومتی، دولت جدید ذیل «امپراتور میجی» سیاست گذاریهای غربگرایانه، از جمله بنیاد نهادن سیستم کابینهای، تدوین قانون اساسی، اصلاح سیستم حکومت محلی و سامانه آموزشی نوین را ترویج داد. فرهنگ غربی ذیل سیاست بهبود رفاه ملی و قدرت نظامی فعالانه رواج یافت:وی پایتخت را از کیوتو به توکیو (که به معنای پایتخت شرقی است) انتقال داد. در دوره امپراتوری او (که تا سال ۱۹۱۲ ادامه داشت و دوره میجی خوانده میشود)، اصلاحات بسیاری در ساختار اداری، حکومتی و نظامی صورت گرفت. چنان که در آغاز قرن بیستم ژاپن به سرعت صنعتی گردید و در آستانه تبدیل به قدرتی جهانی بود.پس از مرگ امپراتور میجی در ۱۹۱۲، امپراتوری ژاپن به قدرتی سلطهجو در منطقه تبدیل گشت و بعد از مجادله بر سر کره توانست چین را در جنگ نخست چین و ژاپن، شکست دهد(۱۸۹۴ تا ۱۸۹۵) و پورت آرتور و تایوان را به تصرف خود درآورد. از طرف دیگر با غلبه بر روسیه در زمین و دریا (۱۹۰۴ تا ۱۹۰۵) اروپا را شگفت زده کرد (این شکست موجب انقلاب ۱۹۰۵م روسیه گردید).در ۱۹۱۴، ژاپن تا اندازهای به این دلیل که در مقام قدرت جهانی بزرگی پذیرفته شود بر ضد آلمان وارد جنگ جهانی اول شد. در این زمان افکار عمومی در ژاپن از لحاظ عقیده سیاسی به دو گروه تقسیم میشد: عدهای که آزادیخواه بودند و به هیچوجه میل نداشتند که کشورشان با نیروی نظامی و قوه قهریه به اشغال ممالک دیگر بپردازد، و دسته دومی که معتقد بودند که جزایر ژاپن برای ملت پیشرفته و مترقی ژاپن کافی نیست، بلکه باید با تسخیر سرزمینهای دیگر بر وسعت ژاپن افزود.با این حال، ژاپن به غیر از چند جزیره متعلق به آلمان در اقیانوس آرام، چیز زیادی به دست نیاورد و با سرخوردگی دریافت که قدرتهای بزرگ ظاهراً با این کشور به صورت همتراز رفتار نمیکنند. پس از جنگ جهانی اول و شکست آلمان ژاپنیها برای صنعتی شدن و تبدیل به یک ابرقدرت منطقهای تلاش زیادی را مصروف داشتند و با گرفتن دانش فنی از آلمان، و دیگر کشورهای اروپایی به سرعت تبدیل به یک قدرت منطقهای از لحاظ اقتصادی، نظامی گردید.بحران اقتصادی و فروپاشی تجارت جهانی در ۱۹۲۹م که تجارت ابریشم ژاپن را دستخوش فنا کرده بود بنفع طرفداران قدرت نظامی تمام گردید. ژاپنیها دو سال بعد ۱۹۳۱م منچوری چین را اشغال کردند. آنها در ۱۹۳۹م به هندوچین تاختند. و بر این خطه دست یافتند، در ۱۹۴۱م که دو سال از جنگ جهانی دوم میگذشت، دولتهای آلمان، ایتالیا و ژاپن متحد شدند تا نیروهای خود را علیه متفقین به کار اندازند. ژاپن بدون اعلام قبلی به پرل هاربر در هاوایی حمله کرد و خسارت شدیدی به آمریکا وارد ساخت. این اقدام ژاپن موجب گردید تا ایالات متحده با تمام نیروی خود وارد جنگ گردد. ژاپنیها بعد از پرل هاربر به اندونزی و سنگاپور حمله کردند و پیروزیهای درخشانی بدست آوردند، اما نتایج جنگ در اروپا به ضرر متحدین تمام شد و آلمان هیتلری در ۱۹۴۵م سقوط کرد. پیشرفت پرشتاب نظامی ژاپن در سرتاسر شمال شرق آسیا و اقیانوس آرام متوقف شد و ایالات متحده با توافق شوروی سابق با پرتاب دو بمب اتمی در شهرهای هیروشیما و ناگازاکی، ژاپن را وادار به تسلیم کرد. و به این ترتیب برای ژاپن، جنگ دوم جهانی با شکستی فاجعه آمیز و وحشت جنگ اتمی به پایان رسید. دولت ژاپن به دستور امپراتور هیروهیتو در ۱۴ اوت ۱۹۴۵م بدون قید و شرط، تسلیم متفقین شد و تمامی متصرفات خود در اقیانوس آرام از جمله کشور کره را از دست داد.ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم صدمات فراوانی دید و در اواخر جنگ به چنان وضعی دچار شد که بسیاری از تحلیلگران در توصیف آن، عبارت «به کلی ویران شده» را به کار بردند.
جنگ از مردم ژاپن بیش از دو میلیون قربانی گرفت، حدود چهل درصد شهرهای آن به ویرانه مبدل گردید. تاسیسات صنعتی و تولیدی تخریب و نابود شد، مزارع سوخت، سررشته کشت و زرع و کار و تولید از هم گسیخت، اقتصاد کشور فلج شد و سرانجام چیزی جز سرزمینی ویران و مردمی بیکار و گرسنه بر جای نماند. با این همه مردم ژاپن، خیلی زود بر بهت و گیجی خود فایق آمدند و شروع به خودسازی و نوسازی کشور کردند. از آنجا که بلافاصله پس از جنگ در قانون اساسی خود به صلحدوستی و مجاهدت در راه حفظ و استقرار صلحی پایذار و جهانی تاکید ورزیدند، ارتش را به کلی منحل کردند. لذا افراد نظامی نیز به سایر مردم پیوستند، و به سازندگی کشوری مشغول شدند که از لحاظ منابع طبیعی، یکی از فقیرترین کشورهای جهان است. اشغال کشور از سوی متفقین (۱۹۴۵ تا ۱۹۵۲)نظام سیاسی کشور را تبدیل به نظامی دموکراتیک کرد و همچنین احیای شگفت انگیز اقتصادی را بر اساس سیاست فعال صادرات آغاز ساخت. آیین شینتوـ که با ملی گرایی افراطی همسان شده بود ـ به صورت دین رسمی کنار گذاشته شد و در همین خلال جریانی به نام نهضت آموزش پدید آمد که طی آن کشور، گروهی از افراد مستعد را به منظور کسب و آموزش تخصص راهی کشورهای پیشرفته جهان ساخت.
ژاپن بعد از جنگ به اشغال نیروهای نظامی ایالات متحده درآمد و این کشور در تربیت جوانان ژاپنی تلاش فراوانی نمود. دو سال بعد از جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۷م قانون اساسی ژاپن به تصویب رسید.
ژاپن پس از رهایی از جنگ، سیاست مسالمت آمیز در پیش گرفت و در ۱۹۵۶م به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.اقتصاد این کشور بار دیگر تنها چند سال پس از پایان جنگ و در دهه ۱۹۶۰م با رشد متوسط ۱۰٪ در سال به بالاترین نرخ رشد اقتصادی در بین تمامی کشورهای درگیر جنگ رسید. و این کشور به یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان تبدیل گردید و در عرصه فناوری پیشتاز شد. در ۱۹۸۸ ژاپن با پیشی گرفتن از آمریکا تبدیل به بزرگ ترین کشور تامین کننده اعتبار در جهان شد. هم اکنون نیز ژاپن دارای سومین اقتصاد برتر جهان بعد از آمریکا و چین میباشد. در ۸ ژانویه ۱۹۸۹ یک روز پس از مرگ امپراتور هیروهیتو، آکیهیتو پسر او جانشین وی شد.عرصه سیاست ژاپن تحت سلطه لیبرال دموکراتها است، که به رغم رسواییهای مالی از ۱۹۵۵ قدرت را در دست دارند.
تقسیمبندی زمانی
زمان | دوره | دوره | زیر دوره | دولت اصلی |
---|---|---|---|---|
۳۰٬۰۰۰–۱۰٬۰۰۰ ق. م | دوران پارینهسنگی ژاپن | نامشخص | ||
۱۰٬۰۰۰–۳۰۰ ق. م | ژاپن باستان | دوره جومون | قبیلههای محلی | |
۹۰۰ ق. م – ۲۵۰ ب. م (همپوشانی) | دوره یایویی | |||
۵۳۸–۲۵۰ میلادی | دوره کوفون | قبیلههای یاماتو | ||
۷۱۰–۵۳۸ | ژاپن قدیم | دوره آسوکا | ||
۷۹۴–۷۱۰ | دوره نارا | امپراتور ژاپن | ||
۱۱۸۵–۷۹۴ | دوره هیآن | |||
۱۳۳۳–۱۱۸۵ | فئودالی ژاپن | دوره کاماکورا | شوگونسالاری کاماکورا | |
۱۳۳۶–۱۳۳۳ | تجدید حیات کنمو | امپراتور ژاپن | ||
۱۳۹۲–۱۳۳۶ | دوره موروماچی | دوره نانبوکو-چو | شوگونسالاری آشیکاگا | |
۱۴۶۷–۱۳۹۲ | ||||
۱۵۷۳–۱۴۶۷ | دوره سنگوکو | شوگونسالاری آشیکاگا، دایمیو، اودا نوبوناگا، تویوتومی هیدهیوشی | ||
۱۶۰۳–۱۵۷۳ | دوره آزوچی-مومویاما | |||
۱۸۶۸–۱۶۰۳ | اوایل ژاپن نوین | دوره ادو | شوگونسالاری توکوگاوا | |
۱۹۱۲–۱۸۶۸ | ژاپن نوین | امپراتوری ژاپن | دوره میجی | امپراتور ژاپن |
۱۹۲۶–۱۹۱۲ | عصر تایشو | |||
۱۹۴۵–۱۹۲۶ | دوره شووا | |||
۱۹۵۲–۱۹۴۵ | ژاپن معاصر | بعد از جنگ | اشغال ژاپن | ستاد عالی فرماندهی نیروهای متفقین |
۱۹۸۹–۱۹۵۲ | بعد از اشغال | دموکراسی پارلمانی | ||
۱۹۸۹–حال حاضر | دوره هیسهای |
نظام سیاسی
بعد از پایان جنگ جهانی دوم در اوت ۱۹۴۵، ژاپن، گام نهادن در راه تبدیل به کشوری دموکراتیک را آغاز نمود. قانون اساسی ژاپن که از سال ۱۹۴۷ لازمالاجرا بوده بر سه اصل استوار است: حاکمیت مردمی، احترام برای حقوق اولیه انسان و کناره گیری از جنگ. قانون اساسی همچنین استقلال سه شاخه مقننه، مجریه و قضائیه را تصریح نمودهاست.
ژاپن یک کشور امپراتوری است. حکومت در آن بصورت سیستم پارلمانی، مشابه با بریتانیا میباشد که در حقیقت نخستوزیر آن را اداره میکند. امپراتور نماد کشور و وحدت ملی است و در رابطه با امور حکومتی قدرتی ندارد. تمامی کارهای امپراتور در رابطه با امور کشوری براساس توصیهها و تصویب کابینه صورت میگیرد. با این حال امپراتور به عنوان رئیس کشور در مناسبتهای سیاسی تاثیرگذار است. امپراتور کنونی ژاپن، آکیهیتو، در سال ۱۹۸۹ به عنوان یکصدو بیست و پنجمین امپراتور به تخت نشست.
نهاد قانونگذار در ژاپن شورای ملی و مجلس مشاوران(سنا) است. شورای ملی ژاپن ۴۸۰ عضو دارد که با رای مردم برای دورههای چهار ساله انتخاب میشوند. اعضای مجلس مشاوران ۲۴۲ نفر هستند که با رای مردم برای دورهای شش ساله انتخاب میشوند.
نخستوزیر ژاپن رئیس دولت در ژاپن است که حکمش به وسیله امپراتور تنفیذ میشود. ذیل رهبری نخست وزیر، ۱۲ وزارتخانه وجود دارد. که عبارتند از: وزارت دادگستری- دارایی- بهداشت و رفاه- بازرگانی و صنعت- پست و ارتباطات- ساختمان- امور خارجه- آموزش ژاپن، علوم و فرهنگ ژاپن- کشاورزی، جنگلداری، ماهیگیری- حمل و نقل- کار و کشور.
سیستم حکومتی ژاپن بر اساس فعالیت احزاب سیاسی قرار داشته و احزاب سیاسی نقش تعیین کنندهای در صحنه سیاست کشور دارند. در شرایط کنونی، مهمترین احزاب سیاسی فعال عبارتند از: حزب لیبرال دومکرات، حزب دموکراتیک ژاپن، حزب کومه جدید، حزب کمونیست ژاپن، حزب سوسیال دموکرات. حزب لیبرال دموکرات مهمترین حزب سیاسی در ژاپن است.
دولتهای مرکزی و محلی
در ژاپن ۴۷ استان و تعداد کل ۱۸۰۰ شهر کوچک و بزرگ و روستا وجود دارد (آوریل، ۲۰۰۷). هر شهرداری واجد شورا میباشد. فرمانداران استانی و شهرداران با رای مردمی انتخاب میشوند. دولت محلی نسبت به دولت مرکزی واجد سیستم دموکراسی بی واسطه تری میباشد.
دیوان عالی کشور
دیوان عالی کشور، بالاترین ارکان قوه قضائیه است. این دیوان متشکل از ۱۵ نفر قاضی است که توسط ریاست دیوان اداره میگردد. ۲۰ دادگاه بخش- از عمومیترین دادگاههای کشور به شمار میآیند و در تمام کشور ۵۰ دادگاه بخش در مراکز استانهای ۴۷ گانه مستقر هستند. در این دادگاهها به پروندههای حقوقی و جزایی به طور مشترک رسیدگی میشود.
اقتصاد
کشور ژاپن در سال ۲۰۱۰ سومین قدرت اقتصادی دنیا (پس از آمریکا و چین) بوده و در آسیا نیز رتبه دوم را از این لحاظ داراست. این کشور دارای منابع طبیعی خیلی محدودی است و اکثر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. ولی با همکاریهای دولت در بخش صنعت و نیز سرمایهگذاری گسترده در فناوریهای پیشرفته، ژاپن به عنوان یکی از پیشگامان عمده در صنعت و تکنولوژی دنیا شناخته شدهاست. صادرات بخش عمدهای از درآمدهای اقتصادی ژاپن را تشکیل میدهد و آمریکا با ۲۲٫۷٪، چین با ۱۳٫۱٪ و کره جنوبی با ۷٫۸٪ عمدهترین شرکای تجاری این کشور هستند. محصولات صادراتی عمدهٔ ژاپن شامل تجهیزات حمل و نقل، اتومبیل، صنایع الکترونیک، ماشین آلات الکتریکی و صنایع شیمیایی هستند. در بخش صنایع ژاپن به عنوان یکی از پیشرفتهترین کشورها در زمینه تولید اتومبیل، تجهیزات الکترونیکی، ماشین ابزار، فولاد و فلزات غیرآهنی، کشتی سازی، صنایع شیمیایی و نساجی و نیز صنایع غذایی فرآوری شده بهشمار میآید. این کشور دارای چندین شرکت بینالمللی با مارکهای معتبری همچون تویوتا، هوندا، سونی، نیسان، سیتیزن و… است.
بنا به گزارش صندوق بینالمللی پول در اواسط آوریل ۲۰۰۶، ژاپن با رشد اقتصادی ۲/۸ درصد پیش بینی شده برای سال ۲۰۰۶، همردیف کشورهای غربی و در مقام بالا قرار دارد.
چنین نتیجهای حاصل صادرات به کشورهای درحال توسعه مانند چین (که رشدش به ۹/۵٪ رسیده)، طرح دولتی و بی سابقه قانونمندسازی، سطح بالای تحقیق و توسعه، سرمایهگذاری بر روی آموزش و همچنین تعدیل نسبی ارزش دادن به سهام داران است.
ژاپن رشد اقتصادی بالایی را در دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ تجربه کردهاست. رشد ژاپن در دهه ۱۹۶۰ به طور میانگین ۱۰٪، در دهه ۱۹۷۰ به طور متوسط ۵٪، و در دهه ۱۹۸۰ به طور میانگین ۴٪ رشد داشت. رشد اقتصادی ژاپن در دو دهه اخیر به شدت کاهش یافتهاست به طوری که در دهه ۱۹۹۰ به طور میانگین ۱٫۵٪ بودهاست. تلاشهای دولت ژاپن برای ایجاد رشد اقتصادی در این دو دهه عمدتاً با شکست مواجه شده و رشد اقتصادی ژاپن همچنان پایین است.
توسعه اقتصادی ژاپن و علل کلیدی آن
آمریکا در ابتدای راه در آگوست ۱۹۴۵ پس از یکسری بمباران سراسری و بالاخره بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، ژاپن را به تسلیم وا داشت. پس از این شکست ژاپن با بیش از ۱۳ میلیون نفر بیکار مواجه بود و کمبود مواد غذایی به شدت احساس میشد. تورم به حدی بود که حقوق افراد، مکفی مخارج جاری نبود و افراد برای سیر کردن شکم خود اقدام به فروش دارایی خود کرده بودند. برای کالاهی ضروری بازار سیاه درست شده بود و قیمتها ۳۰ تا ۶۰ برابر قیمت رسمی دولت بود. درمورد برنج این رقم به ۱۵۰ برابر نیز رسیده بود. جنگ برای ژاپن به جز ۸ میلیون نفر کشته و زخمی به بهای ویرانی ۲۵٪ از داراییهای غیر نظامی ونابودی ۴۱٫۵٪ از ثروت ملی تمام شد. ژاپن بازسازی شده با داشتن ۳. % از خاک کره زمین توانسته ۲۴٪ از تولید جهانی را به خود اختصاص دهد. این کشور به رغم شهرنشینی متراکم نسبتاً از جرم و جنایت به دور مانده است. نسبت سرقت در ژاپن در مقایسه با آمریکا چیزی کمتر از ۰٫۷٪ است. پیشرفت اقتصادی ژاپن چنان چشم گیر بود که در مقطعی آمریکایی هارا به انتقاد از سخت کوشی، کم مصرفی و حجم کلان پس انداز ژاپنیها واداشت!. عوامل رشد آنچه تصویر ویران ژاپن ۱۹۴۵ به ژاپن ابرقدرت اقتصاد امروز مبدل کرده است، فرایندی است که عدهای آن را معجزه اقتصادی نامیدهاند. لیکن این معجزه واقعیت آموزنده برای کشورهایی است که هنوز خود را در کاغذ بازی غرق کردهاند. تقدس سرزمین به شکل افراطی اش تا برتری نژادی ژاپنیها هم کشیده شده بود. دولت ژاپن آئین (شینتو) را به نقطهٔ قوت مردم تبدیل کرده بود و در سال۱۹۱۳ به منظور تجمع تمامی افراد وگروهها، طی تبلیغات وسیع اعلام کرد که شینتو یک نهاد ملی با هویت تاریخی و معنوی است و هرکس بدون توجه به ایدئولوژی و مرامش، به عنوان یک وظیفهٔ میهنی و نشانهای از وفاداری و صداقتش به میهن، باید در معابد شینتو حضور یابد. در ساختار مدیریتی ژاپن، زمانی که همه کشورها با شور و اشتیاق فراوان اقدام به برگزاری دورهای مدیرت MBA میکردن مکتبی را با عنوان مکتب مدیریت ژاپنی به وجود آورد. وقتی در سال ۱۹۴۵ پیام تسلیم امپراتوری ژاپن قرائت شد، هیچکس انتظار آن را نداشت که ژاپن به این سرعت تسلیم شود. غرور ملی ژاپنیها اجازه نمیداد تسلیم دشمنی شوند که حتی از طریق زمینی وارد خاک آنها نشده است. هنوز انگیزه ادامه جنگ وجود داشت(۵۰۰۰ افسر ژاپنی پس از قرائت بیانیه تسلیم، خودکشی کردند.) اما تسلیم ژاپن در واقع به نفع ژاپن تمام شد زیرا از وارد شدن خسارت عمده به زیر ساخت صنعتی کشور جلوگیری شد.
جغرافیا
تقسیمات کشوری
ژاپن به چندین ناحیه و ۴۷ استان تقسیم شدهاست.
|
شهرهای بزرگ ژاپن
فهرستی از بیست شهر بزرگ ژاپن
شهرهای اصلی ژاپن | |||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
توکیو یوکوهاما |
|||||||||||
رتبه | شهر | استان | جمعیت | رتبه | شهر | استان | جمعیت | اوساکا ناگویا |
|||
۱ | توکیو | توکیو | ۸٬۹۴۹٬۴۴۷ | ۱۱ | هیروشیما | هیروشیما | ۱٬۱۷۴٬۲۰۹ | ||||
۲ | یوکوهاما | کاناگاوا | ۳٬۶۸۹٬۶۰۳ | ۱۲ | سندای | میاگی | ۱٬۰۴۵٬۹۰۳ | ||||
۳ | اوساکا | اوساکا | ۲٬۶۶۶٬۳۷۱ | ۱۳ | کیتاکیوشو | فوکوئوکا | ۹۷۷٬۲۸۸ | ||||
۴ | ناگویا | آیچی | ۲٬۲۶۳٬۹۰۷ | ۱۴ | چیبا | چیبا | ۹۶۲٬۱۳۰ | ||||
۵ | ساپورو | هوکایدو | ۱٬۹۱۴٬۴۳۴ | ۱۵ | ساکایی | اوساکا | ۸۴۲٬۱۳۴ | ||||
۶ | کوبه | هیوگو | ۱٬۵۴۴٬۸۷۳ | ۱۶ | نیگاتا | نیگاتا | ۸۱۲٬۱۹۲ | ||||
۷ | کیوتو | کیوتو | ۱٬۴۷۴٬۴۷۳ | ۱۷ | هاماماتسو | شیزوئوکا | ۸۰۰٬۹۱۲ | ||||
۸ | فوکوئوکا | فوکوئوکا | ۱٬۴۶۳٬۸۲۶ | ۱۸ | کوماموتو | کوماموتو | ۷۳۴٬۲۹۴ | ||||
۹ | کاواساکی | کاناگاوا | ۱٬۴۲۵٬۶۷۸ | ۱۹ | ساگامیهارا | کاناگاوا | ۷۱۷٬۵۶۱ | ||||
۱۰ | سایتاما | سایتاما | ۱٬۲۲۲٬۹۱۰ | ۲۰ | شیزوئوکا | شیزوئوکا | ۷۱۶٬۳۲۸ |
جایگاه زنان در ژاپن
در ژاپن رسوم و سنن بسیار مهم هستند و به آسانی تغییر نمیکنند. به همین دلیل زنان برای ورود به دنیای کار و نیز کسب حقوق مساوی دوران سختی را پشت سر گذاشتهاند. جامعه ژاپن جامعه پدر سالار است که تصمیمگیری در آن عمدتاً کاری مردانهاست و از زنان انتظار میرود از مردان اطاعت کنند. تعدادی از زنان این نظام را به چالش کشاندهاند. اما اغلب آنها هنوز برتری مردان را میپذیرند. در ژاپن سیاستمداران زن نادرند و تنها ۵٪ کرسیهای قانون گذاری در دست زنان است و از ۱۷۰۰۰ وکیل شاغل کمتر از ۵۰۰۰ نفر آنان زن و ۷٪ تمام مدیران دفتری را زنان تشکیل میدهند.
حدود ۴۰٪ زنان ژاپنی به کار بیرون از خانه مشغولند. اغلب آنها تکنیسین فروشنده یا کارگران رده پایین هستند. حدود ۳۰٪ زنان ژاپنی تحصیلات دانشگاهی دارند که از این میان اغلب آنها کسانی هستند که دوره ۲ساله علوم مذهبی را گذراندهاند. با وجود اینکه قوانینی مبنی بر وجود حقوق مساوی و درآمد یکسان برای مردان و زنان در مشاغل مشابه وجود دارد اما درآمد زنان به طور متوسط ۵۳٪ مردان است و بعضی شرکتها از استخدام زنان سرباز میزنند.
در خاندان امپراتوری ژاپن نیز زنان با مردان برابر نیستند، به طوری که زنان پس از ازدواج برخلاف مردان موظف به ترک خاندان امپراتوری هستند و القاب اشرافی خود را از دست میدهند، مگر این که با یکی از شاهزادگان وصلت کنند. سلطنت در ژاپن موروثی است ولی شاهدختها در خط وارثت جای ندارند و طبق قانون به تصویب رسیده در سال ۱۹۴۷ فقط شاهزادگان قادر به رسیدن به تخت سلطنت هستند. این در حالی است که ژاپن در طول تاریخ هشت امپراتیس داشته که به طور مستقل فرمانروایی و حکومت کردهاند. ولیعهد کنونی ژاپن، شاهزاده ناروهیتو، تنها یک دختر به نام آیکو دارد که پس از تولد وی در سال ۲۰۰۱ حکومت تصمیم به تغییر قانون وراثت گرفت به طوری که زنان هم در آن جای داشته باشند زیرا در طی ۴۱ سال هیچ پسری متولد نشده بود و تمامی فرزندان شاهزادگان دختر بودند. این قانون در سال ۲۰۰۵ در حال تصویب بود تا این که در سال ۲۰۰۶ با تولد شاهزاده هیساهیتوی آکیشینو تنها پسر شاهزاده آکیشینو، پسر دوم امپراتور، قانون وراثت دوباره به نفع مردان تغییر یافت. هم اکنون خاندان امپراتوری ژاپن ۲۲ عضو دارد که ۷ تن از آنها مرد و ۱۵ تن از آنها زن هستند.